مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
|
بـطـور كـلى هرچه را در رديف خدا در زندگى مؤثر دانستن يكنوع شرك است ,ابن عباس مفسر معروف در اينجا تعبير جالبى دارد مى گويد: ((انداد, همان شرك است كه گاهى پنهان تر است از حركت مورچه بر سنگ سياه در شب تاريك , ازجمله اينكه انسان بگويد: به خدا سوگند, به جان تو سوگند, به جان خودم سوگند(يعنى خدا و جان دوستش را در يك رديف قرار بدهد) و بگويد اين سـگ اگـرديـشـب نـبـود دزدان آمـده بـودنـد! (پس نجات دهنده ما از دزدان اين سگ است ) يابه دوستش بگويد: هرچه خدا بخواهد و تو بخواهى , همه اينها بوئى از شرك مى دهد)).در تـعـبـيـرات عـاميانه روزمره نيز بسيار مى گويند: ((اول خدا, دوم تو))! بايد قبول كرد كه اين گونه تعبيرات نيز مناسب يك انسان موحد كامل نيست .(آيه 23)ـ. از آنجا كه نفاق و كفر گاهى از عدم درك محتواى نبوت و اعجاز پيامبر(ص )سرچشمه مى گيرد, در اينجا انگشت روى معجزه جاويدان ((قرآن )) مى گذاردمى گويد: ((اگر در باره آنچه بر بنده خود نازل كرده ايم , شك و ترديد داريد لااقل سوره اى همانند آن بياوريد)) (وان كنتم فى ريب مما نزلنا على عبدنا فاتوا بسورة من مثله ).و به اين ترتيب قرآن همه منكران را دعوت به مبارزه با قرآن و همانند يك سوره مانند آن مى كند تا عـجـز آنـهـا دلـيـلـى بـاشد, روشن بر اصالت اين وحى آسمانى در رسالت الهى آورنده آن , سپس مـى گويد: تنها خودتان به اين كار قيام نكنيد بلكه ((تمام گواهان خود را جز خدا دعوت كنيد (تا شـمـا را در اين كار يارى كنند) اگر درادعاى خود صادقيد كه اين قرآن از طرف خدا نيست )) (و ادعوا شهدآكم من دون اللّه ان كنتم صادقين ).كـلـمـه ((شـهـدا)) در ايـنجا اشاره به گواهانى است كه آنها را در نفى رسالت پيامبر(ص ) كمك مـى كردند, و جمله ((من دون اللّه )) اشاره به اين است كه حتى اگرهمه انسانها جز ((اللّه )) دست به دست هم بدهند, براى اينكه يك سوره همانندسوره هاى قرآن بياورند قادر نخواهند بود.(آيـه 24)ـ در ايـن آيه , مى گويد: ((اگر شما اين كار را انجام نداديد ـ و هرگزانجام نخواهيد داد ـاز آتشى بترسيد كه هيزم آن بدنهاى مردم بى ايمان و همچنين سنگها است ))! (فان لم تفعلوا و لن تـفـعـلـوا فاتقوا النار التى و قودها الناس والحجارة )((آتشى كه هم اكنون براى كافران آماده شده است )) و جنبه نسيه ندارد! (اعدت للكافرين ).((وقـود)) بـه مـعـنـى ((آتشگيره )) است يعنى ماده قابل اشتعال مانند هيزم و دراينكه منظور از ((حجارة )) چيست ؟ آنچه با ظاهر آيات فوق , سازگارتر به نظرمى رسد اين است كه آتش دوزخ از درون خـود انـسـانها, و سنگها, شعله ور مى شود,و باتوجه به اين حقيقت كه امروز ثابت شده همه اجـسام جهان در درون خود, آتشى عظيم نهفته دارند, درك اين معنى مشكل نيست در آيه 6 و 7 سـوره هـمـزه مـى خـوانـيـم : ((آتـش سوزان پروردگار, كه از درون دلها سرچشمه مى گيرد و بـرقـلـبـهاسايه مى افكند, و از درون به برون سرايت مى كند)) (به عكس آتشهاى اين جهان كه از بيرون به درون مى رسد)!. ادامه مطلب [ یک شنبه 11 تير 1391برچسب:بت پرستى در شكلهاى مختلف , ] [ 17:53 ] [ اکبر احمدی ]
[
بـطـور كـلى هرچه را در رديف خدا در زندگى مؤثر دانستن يكنوع شرك است ,ابن عباس مفسر معروف در اينجا تعبير جالبى دارد مى گويد: ((انداد, همان شرك است كه گاهى پنهان تر است از حركت مورچه بر سنگ سياه در شب تاريك , ازجمله اينكه انسان بگويد: به خدا سوگند, به جان تو سوگند, به جان خودم سوگند(يعنى خدا و جان دوستش را در يك رديف قرار بدهد) و بگويد اين سـگ اگـرديـشـب نـبـود دزدان آمـده بـودنـد! (پس نجات دهنده ما از دزدان اين سگ است ) يابه دوستش بگويد: هرچه خدا بخواهد و تو بخواهى , همه اينها بوئى از شرك مى دهد)).در تـعـبـيـرات عـاميانه روزمره نيز بسيار مى گويند: ((اول خدا, دوم تو))! بايد قبول كرد كه اين گونه تعبيرات نيز مناسب يك انسان موحد كامل نيست .(آيه 23)ـ. از آنجا كه نفاق و كفر گاهى از عدم درك محتواى نبوت و اعجاز پيامبر(ص )سرچشمه مى گيرد, در اينجا انگشت روى معجزه جاويدان ((قرآن )) مى گذاردمى گويد: ((اگر در باره آنچه بر بنده خود نازل كرده ايم , شك و ترديد داريد لااقل سوره اى همانند آن بياوريد)) (وان كنتم فى ريب مما نزلنا على عبدنا فاتوا بسورة من مثله ).و به اين ترتيب قرآن همه منكران را دعوت به مبارزه با قرآن و همانند يك سوره مانند آن مى كند تا عـجـز آنـهـا دلـيـلـى بـاشد, روشن بر اصالت اين وحى آسمانى در رسالت الهى آورنده آن , سپس مـى گويد: تنها خودتان به اين كار قيام نكنيد بلكه ((تمام گواهان خود را جز خدا دعوت كنيد (تا شـمـا را در اين كار يارى كنند) اگر درادعاى خود صادقيد كه اين قرآن از طرف خدا نيست )) (و ادعوا شهدآكم من دون اللّه ان كنتم صادقين ).كـلـمـه ((شـهـدا)) در ايـنجا اشاره به گواهانى است كه آنها را در نفى رسالت پيامبر(ص ) كمك مـى كردند, و جمله ((من دون اللّه )) اشاره به اين است كه حتى اگرهمه انسانها جز ((اللّه )) دست به دست هم بدهند, براى اينكه يك سوره همانندسوره هاى قرآن بياورند قادر نخواهند بود.(آيـه 24)ـ در ايـن آيه , مى گويد: ((اگر شما اين كار را انجام نداديد ـ و هرگزانجام نخواهيد داد ـاز آتشى بترسيد كه هيزم آن بدنهاى مردم بى ايمان و همچنين سنگها است ))! (فان لم تفعلوا و لن تـفـعـلـوا فاتقوا النار التى و قودها الناس والحجارة )((آتشى كه هم اكنون براى كافران آماده شده است )) و جنبه نسيه ندارد! (اعدت للكافرين ).((وقـود)) بـه مـعـنـى ((آتشگيره )) است يعنى ماده قابل اشتعال مانند هيزم و دراينكه منظور از ((حجارة )) چيست ؟ آنچه با ظاهر آيات فوق , سازگارتر به نظرمى رسد اين است كه آتش دوزخ از درون خـود انـسـانها, و سنگها, شعله ور مى شود,و باتوجه به اين حقيقت كه امروز ثابت شده همه اجـسام جهان در درون خود, آتشى عظيم نهفته دارند, درك اين معنى مشكل نيست در آيه 6 و 7 سـوره هـمـزه مـى خـوانـيـم : ((آتـش سوزان پروردگار, كه از درون دلها سرچشمه مى گيرد و بـرقـلـبـهاسايه مى افكند, و از درون به برون سرايت مى كند)) (به عكس آتشهاى اين جهان كه از بيرون به درون مى رسد)!. ادامه مطلب [ یک شنبه 11 تير 1391برچسب:بت پرستى در شكلهاى مختلف , ] [ 17:53 ] [ اکبر احمدی ]
[
بـطـور كـلى هرچه را در رديف خدا در زندگى مؤثر دانستن يكنوع شرك است ,ابن عباس مفسر معروف در اينجا تعبير جالبى دارد مى گويد: ((انداد, همان شرك است كه گاهى پنهان تر است از حركت مورچه بر سنگ سياه در شب تاريك , ازجمله اينكه انسان بگويد: به خدا سوگند, به جان تو سوگند, به جان خودم سوگند(يعنى خدا و جان دوستش را در يك رديف قرار بدهد) و بگويد اين سـگ اگـرديـشـب نـبـود دزدان آمـده بـودنـد! (پس نجات دهنده ما از دزدان اين سگ است ) يابه دوستش بگويد: هرچه خدا بخواهد و تو بخواهى , همه اينها بوئى از شرك مى دهد)).در تـعـبـيـرات عـاميانه روزمره نيز بسيار مى گويند: ((اول خدا, دوم تو))! بايد قبول كرد كه اين گونه تعبيرات نيز مناسب يك انسان موحد كامل نيست . از آنجا كه نفاق و كفر گاهى از عدم درك محتواى نبوت و اعجاز پيامبر(ص )سرچشمه مى گيرد, در اينجا انگشت روى معجزه جاويدان ((قرآن )) مى گذاردمى گويد: ((اگر در باره آنچه بر بنده خود نازل كرده ايم , شك و ترديد داريد لااقل سوره اى همانند آن بياوريد)) (وان كنتم فى ريب مما نزلنا على عبدنا فاتوا بسورة من مثله ).و به اين ترتيب قرآن همه منكران را دعوت به مبارزه با قرآن و همانند يك سوره مانند آن مى كند تا عـجـز آنـهـا دلـيـلـى بـاشد, روشن بر اصالت اين وحى آسمانى در رسالت الهى آورنده آن , سپس مـى گويد: تنها خودتان به اين كار قيام نكنيد بلكه ((تمام گواهان خود را جز خدا دعوت كنيد (تا شـمـا را در اين كار يارى كنند) اگر درادعاى خود صادقيد كه اين قرآن از طرف خدا نيست )) (و ادعوا شهدآكم من دون اللّه ان كنتم صادقين ).كـلـمـه ((شـهـدا)) در ايـنجا اشاره به گواهانى است كه آنها را در نفى رسالت پيامبر(ص ) كمك مـى كردند, و جمله ((من دون اللّه )) اشاره به اين است كه حتى اگرهمه انسانها جز ((اللّه )) دست به دست هم بدهند, براى اينكه يك سوره همانندسوره هاى قرآن بياورند قادر نخواهند بود.(آيـه 24)ـ در ايـن آيه , مى گويد: ((اگر شما اين كار را انجام نداديد ـ و هرگزانجام نخواهيد داد ـاز آتشى بترسيد كه هيزم آن بدنهاى مردم بى ايمان و همچنين سنگها است ))! (فان لم تفعلوا و لن تـفـعـلـوا فاتقوا النار التى و قودها الناس والحجارة )((آتشى كه هم اكنون براى كافران آماده شده است )) و جنبه نسيه ندارد! (اعدت للكافرين ).((وقـود)) بـه مـعـنـى ((آتشگيره )) است يعنى ماده قابل اشتعال مانند هيزم و دراينكه منظور از ((حجارة )) چيست ؟ آنچه با ظاهر آيات فوق , سازگارتر به نظرمى رسد اين است كه آتش دوزخ از درون خـود انـسـانها, و سنگها, شعله ور مى شود,و باتوجه به اين حقيقت كه امروز ثابت شده همه اجـسام جهان در درون خود, آتشى عظيم نهفته دارند, درك اين معنى مشكل نيست در آيه 6 و 7 سـوره هـمـزه مـى خـوانـيـم : ((آتـش سوزان پروردگار, كه از درون دلها سرچشمه مى گيرد و بـرقـلـبـهاسايه مى افكند, و از درون به برون سرايت مى كند)) (به عكس آتشهاى اين جهان كه از بيرون به درون مى رسد)!. ادامه مطلب [ جمعه 11 فروردين 1391برچسب:بت پرستى در شكلهاى مختلف , ] [ 10:4 ] [ اکبر احمدی ]
[
|
|
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |